کودکانه

 

فصل زمستان,شعر زمستان,عکس زمستان

  

بــــاز آمــده زمــســــتان              اين فصــل سردِ سرسخت

زنـــــبـورك بيــــــچــــاره               يـــخ زد روي بـــند رخــــت

 

گنجشـــك بــرخود لرزيـد              تــا ننـــه ســرمــا را ديــــد

دســت سرد زمــسـتـان              تــــمــــام گلـــها را چید

 

بــــاغ از تـــرس زمستان              چشمان سبـزش را بست

بـــرفِ  ســرد زمـــستان            روي چشمانــش نشست

 

از سوز و ســــرماي برف              گنجشــــك و بـاغ خوابيدند

در خـــوابِ چشمــانشان            هردو بـــهــــار را ديـــــدند




نوشته شدهدو شنبه 29 آبان 1391برچسب:بــــاز آمــده زمــســــتان (شعر کودکانه), توسط حسین-غزل



گردنبندی برای دخترک (شعر کودکانه)
 

 

 

قصه,شعر کودکانه

 

پیامبر مهربان

توخانه ی تمیزش

 

نشسته بود حرف می زد

با دوستان عزیزش

 

دخترک قشنگی

 

نشسته بود همان جا

 

 

بازی می کرد، می خندید

 

نگاه می کرد به آنها


 

پیامبر از جیب خود

 

گردن بندی در آورد

 

 

با مهربانی، آن وقت

 

دخترک را صدا کرد

 

 

با شادمانی آن را

 

گردن دختر انداخت

 

 

صورت ناز دختر

 

شکفته شد، گل انداخت

 

 

 




نوشته شدهدو شنبه 29 آبان 1391برچسب:گردنبندی برای دخترک (شعر کودکانه) , توسط حسین-غزل

کتاب های الکترونیکی ورق زن تدریس را برای دانش آموزان جذاب نموده و موجب می شود ارائه مطالب درسی توسط معلم با سرعت و دقت بالایی صورت بگیرد.

کتاب الکترونیکی فارسی بخوانیم سوم ابتدایی

لینک دانلود:  http://www.azinboard.com/request.php?41

کتاب الکترونیکی اجتماعی سوم ابتدایی

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?42

کتاب الکترونیکی هدیه های آسمانی سوم ابتدایی

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?43

کتاب کار الکترونیکی هدیه های آسمانی سوم ابتدایی 

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?44

کتاب الکترونیکی هدیه های آسمانی سوم ابتدایی ویژه اهل سنت

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?45

کتاب الکترونیکی علوم سوم ابتدایی

 لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?46

کتاب الکترونیکی آموزش قرآن سوم ابتدایی

 لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?47

کتاب الکترونیکی ریاضی سوم ابتدایی

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?48

کتاب الکترونیکی فارسی بنویسیم سوم ابتدایی

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?99

کتاب الکترونیکی هدیه های آسمانی ویژه اقلیت های دینی

لینک دانلود: http://www.azinboard.com/request.php?190

منبع : تیم فنی شرکت آذین برد




نوشته شدهدو شنبه 22 آبان 1391برچسب:کتاب های الکترونیک ورق زن سال سوم دبستان, توسط حسین-غزل

معلم: آخرين دنداني كه در مي آيد چه دنداني است؟

شاگرد: دندان مصنوعي است!

 

 
 

آقاي گاو به نقاش : زبانم لال ، چرا منو شبيه گاو كشيدي؟!

 
 

 يك روز كبريتي سرش را مي خاراند، آتش مي گيرد



ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 16 آبان 1391برچسب:لطیفه های کودکانه)7, توسط حسین-غزل

گردش لاك پشت ها 
 
يكي بود يكي نبود . خانم لاك پشت و آقا لاك پشت تصميم گرفتند كه همراه پسرشان به گردش بروند . آنها  بيشه اي كه كمي دورتر از خانه اشان بود را انتخاب كردند .
وسايلشان را جمع كردند و به راه افتادند و بعد از يك هفته به آن بيشه قشنگ رسيدند .
  



ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 2 آبان 1391برچسب:گردش لاك پشت ها , توسط حسین-غزل

 

 

 

 

روزگاری زن و مردی زندگی می کردند که فرزندی نداشتند . بالاخره آرزوی آنها به حقیقت پیوست. آنها منتظر ورود کوچولویی به خانه اشان بودند.

پشت خانه آنها پنجره ای قرار داشت که به یک باغ زیبا و بزرگ باز می شد . باغ پر از گلهای زیبا و درختهای میوه بود . این باغ متعلق به یک جادگرو بدجنس بود و هیچ کس جرات نمی کرد به داخل باغ برود



ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 2 آبان 1391برچسب:راپونزل و موهاي جادويي, توسط حسین-غزل

خرسی بنام وولستن کرافت 
 
نه خیلی دور و نه خیلی وقت پیش، یک خرس بزرگ و زیبا روی یکی از قفسه های فروشگاه نشسته بود و منتظر بود تا کسی او را بخرد و به خانه ببرد
اسم او وولستن کرافت بود اون یک خرس معمولی نبود . موهای تنش رنگ خاکستری تیره و روشن بود و رنگ عسلی نوک بینی و گوشها و پاهایش بسیار جذاب بود
وولستن کرافت با آن جلیقه قهو ه ای و پاپیون طلایی اش بسیار زیبا بود
روی اتیکتی که به  پاپیونش نصب بود اسمش را با خط پررنگ نوشته بودند   ول ستن کرافت
    
او قبل از کریسمس به این فروشگاه آمده بود زمانیکه درخت بزرگ و زیبای کریسمس در ویترین مغازه بود همه جا با چراغهای رنگی کوچک تزئین شده بود نوارهای رنگی مخصوص کریسمس و نور چراغهای همه چیز را زیبا کرده بود و موسیقی روزهای تعطیل نواخته می شد .او از این نورها و صداها لذت می برد .



ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, توسط حسین-غزل

بانی خرگوشه و فیلم ترسناک 

 

وقتیکه صدای بسته شدن در پارکینگ به گوش رسید بانی خرگوشه گفت : همه چیز روبراه است
 . بیائید به طبقه پایین برویم و تلویزیون را روشن کنیم . می توانیم یک نوار ویدیویی نگاه کنیم .
بهترین دوست بانی خرگوشه که یک پنگوئن حوله ای کوچک آبی بود از او پرسید . خوب چه نوع فیلمی را می خواهید ببینید .


ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 2 آبان 1391برچسب:بانی خرگوشه و فیلم ترسناک, توسط حسین-غزل
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.